دانلود, فیلم رایگان , دانلود بالینک مستقسم , دانلود فیلم رایگان با لینک مستقیم , کرج دانلود , دانلود نرم افزار, دانلود موزیک شاد بی کلام
دانلود فیلم تاریخی , بارگیری فیلم ایرانی, دانلود فیلم تخیلی, دانلود فیلم عاشقانه , دانلود فیلم علمی تخیلی ,کرج دانلود بهترین جوکهای روز , جوک های ضد حال, دانلود فیلم از کرج دانلود
دانلود, فیلم رایگان , دانلود بالینک مستقسم , دانلود فیلم رایگان با لینک مستقیم , کرج دانلود , دانلود نرم افزار, دانلود موزیک شاد بی کلام
دانلود فیلم تاریخی , بارگیری فیلم ایرانی, دانلود فیلم تخیلی, دانلود فیلم عاشقانه , دانلود فیلم علمی تخیلی ,کرج دانلود بهترین جوکهای روز ,بیوگرافی,حکایت,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک یارانه,جوک پراید,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,جوک حاضر جوابی,پیامک های ضد حال,حکایت,جوک جناب خان,دیالوگ,جوک جمله سازی,متن های زیبا,جملات عاشقانه,جوک ضد دختر,
جوک جمله سازی ,جوک در مورد تیم پرسپولیس,جوک یارانه,جوک کولر,داستان,جوکای الکی مثلا
جوک پراید,جوکای الکی مثلا,جوک درمورد توافق هسته ای,گلچین بهترین جوک ها,
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
روزی ابلیس با دیوان مشورت کرد و گفت : باید کسی پیدا شود و کاووس را به بیراهه بکشاند.دیوان از ترس چیزی نگفتند پس دیو دژخیمی بپا خواست و اظهار آمادگی کرد و خود را به شکل غلامی درآورد و وقتی شاه مشغول شکار بود به دستبوس او رفت و دستهگلی به او داد و شروع به تعریف از او کرد و گفت: فر و شکوه تو را هیچکس ندارد . تو چون جمشید شدهای و فقط یکچیز کم داری و آن دانستن راز شب و روز و ماه و خورشید است پس باید آسمان را به تسخیر خود درآوری . این سخنان موردپسند شاه قرار گرفت و توجه نداشت که همهچیز در جهان مسخر خداست. شاه از دانشمندان خود پرسید : از زمین تا آسمان چقدر راه است ؟ ستارهشناسی گفت :شبانه باید به آشیانه عقاب بروند و بچه عقابهایی بیاورند و آنها را پرورش دهند .شاه پذیرفت . عقابها را آوردند و چون نیرومند شدند تختی ساختند و به چهار عقاب بستند و کاووس در آن نشست و به آسمان رفت اما وقتی نیروی عقابها تحلیل یافت از آسمان سرنگون شدند و در بیشههای آمل به زمین افتاد . با زاری به درگاه خدا استغاثه کرد و پوزش خواست . پس رستم و گیو و طوس باخبر شدند . گودرز به رستم گفت : من تاجوتخت و شاه زیاد دیدهام ولی خودکامهتر و دیوانهتر از کاووس ندیدهام گویی مغز در سر ندارد . رستم و پهلوانان شاه را یافتند و نکوهشش کردند و گودرز گفت: تو بهراحتی جای خود را به دشمن میدهی تاکنون سه بار به بلا افتادهای و هنوز دستبردار نیستی . یکبار در جنگ مازندران و یکبار در جنگ هاماوران و حالا هم قصد آسمان کردی . عاقل باش . کاووس شرمزده شد و وقتی به پارس رسید تا چهل روز نزد یزدان به خاک افتاده بود و از شرم از کاخ بیرون نرفت تا خداوند او را ببخشد . بعدازآن دوباره بر تخت نشست و به عدل و داد رفتار میکرد و طوس و رستم همیشه یاور او بودند .